پيام
+
اسمان ، پرده ي شب را کشيد
و چراغ ستاره ها را روشن کرد
نسيمي وزيد
و
ماه نيمرخش را تابان کرد
پيرزن آهي کشيد و چشم انتظار به ماه خيره شد
باز هم امروز کسي براي ديدنش نيامد
چشمانش را بست تا شايد عزيزانش را در خواب ببيند ...
-خود نوشت-
*خاطره*
97/2/16
سايه سادات ツ
عالي بود عزيزم ... امروز حرف از مادر ک ميشه اشک تو چشام جمع ميشه .... کاش هيچ مادر و پدري چشم انتظار نمونه .... کاش بچه ها هميشه قدردان مادر و پدرها باشن
سايه سادات ツ
ايکاش مامان بزرگم زنده بود .... با اين عکس ياد مامان بزرگم افتادم ....:'(
هايدي
مادر:'(:'(:'(:'(:'(
سايه سادات ツ
{a h=banamak57}هايدي{/a} :( :'( خدا مامانتو رحمت کنه @};-
هايدي
{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} ممنون عزيزم :(@};-
سايه سادات ツ
@};-
*خاطره*
{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} @};-